هر کشوری دارای شمایل و نشانه ای است که معمولاً آن کشور را به همان میشناسند.به عنوان مثال اگر قرار باشد که عکس یا فیلمی درباره فرانسه به نمایش گذاشته شود و یا پوستری ارائه شود که معرف فرانسه باشد؛ به احتمالی قریب به یقین، توأم با تصویری از “برج ایفل” خواهد بود. برج ایفل نماد انقلاب صنعتی و متناسب با شرایط روز فرانسه است. مجسمه ی آزادی در کشور آمریکا، اهرام ثلاثه ی مصر، سالن اپرای سیدنی در استرالیا و… هر یک نشانی است که نمایشگر ساختار، فرهنگ و رویکرد کشور مربوطه می باشد. ماندگاری و طول عمر بالا از شاخصه های اصلی نشانه های یک کشور هستند، متناسب با همان کشور طراحی شده و دنیا میپذیرد که این نماد نشانه ی آن کشور است. حال سوالی که مطرح می شود، در تبلیغات جذب توریست به ایران، از چه نماد و نشانی برای معرفی ایران استفاده می شود؟ نشان ایران یا تخت جمشید است و یا کارهای زیبای آجری مانند مسجد شیخ لطفالله اصفهان و در بین معماری های جدید هم برج آزادی در تهران … این نشانه های ایرانی از نظر جنس و مواد، یا از آجر و یا از سنگ هستند.
شاید بتوان گفت که از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون، ایران در دنیا به داشتن منابع غنی سنگ طبیعی و هنر و استفاده از آنها معروف بوده است. چنانچه برای بازرگانی به یک کشور اروپایی یا آسیایی بروید و به عنوان یک ایرانی خود را تولیدکننده اتومبیل معرفی کنید، به راحتی از شما نخواهند پذیرفت با این که ما تولیدکننده ی اتومبیل نیز هستیم اما اگر متوجه شوند که نوع تجارت شما در زمینه سنگ طبیعی است، برای آنها مورد قبول خواهد بود.
تعلق داشتن سنگ به ایران و ایرانی، برای مردم دنیا پذیرفته شده است و در کنار فرش، زعفران و پسته ؛ ایران را به سنگ ساختمانی نیز می شناسند.
سنگ هدیه طبیعت به ایرانیان
طول عمر بالای سنگ طبیعی، یکی از بزرگترین حسن های این نوع از مصالح برای انتخاب جهت کاربرد در بناهای عظیم و ماندگار است. چنانچه طول عمر آن از طول عمر خود بنا نیز بیشتر است، که این خود بهترین علت برای اثبات کیفیت بالای سنگ طبیعی است. پس از قرن ها تخت جمشید خراب شده است ولی سنگ آن همان گونه که بوده پابرجاست و همچنان با استحکام مناسب، کمر خود را صاف و سینه ی خود را ستبر نگاه داشته است.
در معماری، متناسب بودن مصالح با اقلیم یک اصل بنیادی است. استفاده از مؤلفه های بومی و متناسب با اقلیم هر جایی در معماری پایدار، کمکی جدی به طبیعت و ماندگاری آن بنا می کند. سنگ طبیعی از همان ابتدای زندگی بشر و دوره غارنشینی در دسترس و با صرفه ی اقتصادی بوده و با این حجم توجه جهانی و هم سویی با معماری پایدار، دارای جایگاهی متمایز در بین دیگر مصالح ساختمانی است. صنایع تولیدی سنگ؛ جزع صنایع سبز بوده و دارای کمترین آلایندگی زیست محیطی است که هیچ گونه پسماند صنعتی مضر برای محیط زیست ندارد. صنایع سنگ به جز صدا، آلودگی دیگری ندارند.
در تولید سنگ طبیعی کمترین میزان کربن، در مقایسه با دیگر مصالح به کار برده در ساختمان تولید می شود. یکی از زیرشاخه های اصلی در روند اصلی معماری جهان که همان معماری پایدار است؛ بحث معماری “Zero carbon” و یا حرکت به سمت ساخت و ساز با کربن صفر است. سنگ طبیعی چه در فرآیند تولید و چه در مرحله ی استفاده به نسبت بقیه ی مصالح ساختمانی؛ از آن دسته مصالحی است که کمترین میزان تولید کربن را دارد.
در بحث نوروساینس، بررسی علمی تأثیر رنگ و محیط بر اعصاب و… هرچه رنگها و طرح ها طبیعی تر و متناسب تر با محیط باشند زندگی طبیعی تر و آرامش بیشتری به همراه خواهد آورد. استفاده از سنگهای ساختمانی با نمای طبیعی؛ رنگهای متنوع و چشم نواز، خطوط زیبا و منحصر به فرد، طبیعت را به خانه ها و شهرها می آورد و قدری از تصنعی بودن فضا و مکان خواهد کاست که قطعاً کمکی هم به آرامش اعصاب و روان خواهد کرد.
میخواهم بگویم که باور کنیم سنگ طبیعی در ایران فراتر از یک مصالح ساختمانی معمولی است و نباید آن را با قیر، سرامیک و یا گچ مقایسه کرد. سنگ طبیعی به نوعی با هویت ما گره خورده و جزع نشانه های ملی محسوب می شود. سنگ را دریابیم و با آن مهربان تر برخورد کنیم و باور کنیم که این موجود زنده! برکت و نعمتی است که خدا به وفور به ما مردم ایران عنایت کرده تا از آن به خوبی استفاده کنیم.
سنگ باید مهندسی، بجا و درست استفاده شود. هر سنگی برای هر فضایی با هر شرایط آب و هوایی مناسب نیست. دانش سنگ را باید آموخت و آن را طوری به کاربرد که در جای خود و عادلانه قرار گیرد. این وظیفه بخش معماری است که سنگ طبیعی را با هنری متناسب با فضا طراحی نماید. متأسفانه فاصله ی زیادی بین این صنعت و معماران ما به چشم می خورد که هر یک به نوعی در این مقوله مقصر هستیم.